بسم رب الشهداء و الصدیقین
بیست و چهارم آبان بود . مقام معظم رهبری که در آن زمان امام جمعه تهران بودند به آبادان آمدند . بعد هم به جمع نیروهای فداییان
اسلام تشریف آوردند .
مسئولین دیگرهم قبلا برای بازدید آمده بودند . اما این بار تفاوت داشت . شاهرخ همه بچه هارا جمع کرد و به دیدن آقا آمد .
فیلم دیدار ایشان هنوز موجود است . همه گرد وجود ایشان حلقه زده بودند .صحبت های ایشان قوت قلبی برای تمام بچه ها بود .
مدتی بعد آیت الله خلخالی که پشتیبانی گروه را انجام می داد به آبادان آمد .
همان روز شاهرخ به حمام رفته بود . پس از مدت ها بالاخره لباس هایش را شست ! هیچ لباسی که به اندازه شاهرخ باشد
نداشتیم .
به ناچار لباس هایش را پهن کرد . فقط لباس زیر پوشید و یک پتو دور خودش گرفت . با عجله به محل سخنرانی آقای خلخالی آمد .
ایشان در گوشه ای روی یک سکو ایستاده بود و همه بچه ها در اطراف او بودند .
وسط صحبت ها شاهرخ دوان دوان رسید و از پشت جمعیت سرک می کشید . قد او یک سر و گردن از همه بلندتر بود . آقای خلخالی
صحبت هایش را قطع کرد و با تعجب گفت : ببینم ، این آقا کیه ؟! بچه ها کنار رفتند . شاهرخ با آن پتویی که دورش گرفته بود خندید و
جلو آمد .
آقای خلخالی قد و هیکل او را برانداز کرد و گفت : باور کنید من دیدم ایشان با این هیبت از دور می دود ترسیدم . ماشاءالله عجب قد
و هیکلی ! خدا شما رزمنده هارو حفظ کند .
شب ، بچه ها این ماجرا را برای هم تعریف میکردند و می گفتند : قاچاقچی های بزرگ از آقای خلخالی می ترسند . آقای خلخالی
هم از شاهرخ ترسیده !!!
بعد به شوخی می گفتند : برای ترساندن آقای خلخالی باید چهره شاهرخ را نشانش بدهیم !
شهید رجایی نخست وزیر محبود ، سید احمد آقا فرزند حضرت امام ، شهید مظلوم دکتر بهشتی و شهید چمران نیز بازدیدهایی را از
گروه فداییان اسلام داشتند .
هرکدام به نوعی از زحمات بچه ها و شخص سید مجتبی هاشمی تشکر می کردند .
((سید محمود صندوقچی ، از مسئولین گروه))
یا زهرا...
درباره وب
با افتخار معلم بازنشسته سید مرتضی ناصری کرهرودی
فال روزانه
فال حافظ
لینک دوستان
ویژه اسلاید اسکین
ساعت
برچسبها وب
تاریخ : دوشنبه 89/11/4 | 8:30 صبح | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()